ماهنامه صنعت کار نوشت، در همان زمان و در طرف دیگر کره زمین، کرهایها تا 30 سال پس از آن نیز از صنعت خودرو هیچ نمیدانستند. با ورود به اوایل دهه 60 میلادی، کرهایها به خودروسازی روی آوردند و همانند بسیاری از خودروسازهای دیگر، ابتدا بصورت نظامیبه تولید قطعه مشغول شدند.
با وجود اختلاف زمانی زیاد میان صنعت خودروسازی کره و اروپا، سرعت کرهایها در پیشروی در طراحی، تولید و فروش بازار خودرو جهانی به اندازهای بالا گرفته است که حالا کمی بیش از نیم قرن، نه تنها ژاپنیها از رقابت دشوار با کرهایها در امان نیستند، بلکه به دلیل طراحی پویا و پافشاری بر کیفیت، آلمانیها هم نیم نگاهی دقیق به روند پیشروی این کشور در صنعت خودروسازی دارد که نکند ناغافل عقب مانده و بازی را ببازند.
در مقایسه با کشورهای اروپایی، کره جنوبی به دلیل تاخیر در ورود به صنعت خودروسازی، به ذات کشوری پیرو به شمار میآید. صنایع خودروسازی پیرو به ذات از کمبود منابع رنج میبرند و هدف اصلی آنها در دستیابی هرچه سریعتر به جایگاه صنعت خودروسازی در کشورهای پیشرو است. تنها نقطه قوت کشوری چون کره در صنعت خودروسازی در مقایسه با صنعت خودروسازی کشورهای پیشرو، در داشتن نیرو کار ارزان است که باعث میشود قیمت نهایی محصولات در بازه رقابتی با کشورهای پیشرو قرار بگیرد. این در حالی است که کشورهای پیشرو در بسیاری از جهات از جمله برند، اعتبار، تواناییهای تکنولوژیک و … دست بالاتر را دارند و از این رو است که در جایگاه پیشرو میایستند. به عنوان مثال برای درک بهتر، کشور آلمان به عنوان یکی از پیشگامان جهانی صنعت خودرو، همانند ایالات متحده آمریکا، کشوری پیشرو به شمار میآید.
یکی از مهمترین ویژگیهای موثر در پیشرفت صنعت خودرو یک کشور پیرو چون کره جنوبی، توانایی و پتانسیل آن کشور در جذب و به کارگیری آپشنهای روز در محصولات عنوان میشود. به این معنا که نه تنها آن خودروساز در کشور پیرو باید توان خود را در جذب حداکثر تکنولوژی و آپشن افزایش داده و به توانایی استفاده از آن در محصولات دست یابد. از این طریق کشور پیرو (در اینجا کره جنوبی) میتواند به سرعت از مراحلی که خودروسازان برتر جهانی در کشورهای پیشرو طی کردهاند، با میانبر گذر کرده و به سرعت خود را به آنها نزدیک کنند. از آن گذشته اگر کشور پیرو بتواند از مرزهای پیشرو پا فراتر گذارده و خود نیز بر موج تکنولوژی همراه شود، دستاوردی مهمیکه تنها با گسترش بخش تحقیق و توسعه (R&D) به دست میآید.
کره جنوبی نیز دقیقا از این دستورالعمل استفاده کرده است. نتیجه کار آن شد که تنها طی مدت بسیار محدود ده ساله، محصولات صنعت خودروسازی این برند از دیدگاه تکنولوژی و آپشن پا به پای محصولات مطرح خودروسازان کشورهای پیشرو اروپایی حرکت کرده و امروزه رقابت میان آنها چیزی نزدیک به رقابت برندسازی و تصویر برند در جامعه جهانی است.
این رویه باعث میشود شرکتهای خودروسازی در کشورهای پیرو در دراز مدت از تولیدکنندگان صرف قطعات خط تولید سایر خودروسازها، خود به شرکتهای طراح و تولید کننده تبدیل شوند. این مهم دقیقا شامل رویه شرکتهای کرهای در صنعت خودروسازی جهانی و دلیل اصلی رقابت آنها با برندهای پیشرو صنعت خودرو دنیای امروز میشود. با نگاهی اجمالی به صنعت خودروسازی چین، پرواضح است که این کشور در حال حاضر جا پای قدمهای 10 سال گذشته صنعت خودروسازی کشور کره گذاشته است و از این رو بدون شک، طی 10 سال آینده نیز جایگاهی بسیار بالا در صنعت خودرو جهانی خواهد داشت.
پلکان پیشرفت
کشور کره با وجود پیروی از کشورهای پیشرو در صنعت خودروسازی، نقاط ضعف خود را ملاک قرار داد و آنها را به اندازهای تقویت کرد که در تئوری، برای پیشرو شدن نیاز و الزامیبه وجود کشورهای دیگر نداشته باشد. از این رو کره جنوبی رویهای مشخص را در پیش گرفت که بررسی آن نشان میدهد این رویه نه معجزه است و نه جادوگری، بلکه تنها با تکیه بر دانش و تواناییها و هدفگذاریهای درخور و مناسب نتیجه امروزی صنعت خودروسازی این کشور پاسخ داده است.
- مواد اولیه
یکی از مهم ترین میانبرهای اتحاد هیوندای-کیا به عنوان بزرگ ترین خودروساز کرهای، استفاده از مواد اولیه تولید داخل بود. از این رو این گروه خودرویی سالها پیش اقدام به تاسیس کارخانه فولاد هیوندای و سایر کارخانههای تولید قطعات تخصصی خودرو کرد تا بتواند مواد اولیه مورد نیاز خودروسازی خود را از منبع داخلی و با حذف تعرفه واردات به دست آورد.
- تکنولوژی و نوآوری
استفاده از مواد اولیه داخلی باعث شد کرهایها هزینه و سرمایه بیشتری را در بخش تحقیق و توسعه صرف کنند. به این ترتیب که بودجه بخش تحقیق و توسعه هیوندای-کیا از 160 میلیون دلار در سال 1990 به 2 ملیارد دلار در سال 2008 رسید. این بودجه اختصاص یافته پیشرفتهای قابل توجهی را در مدت زمان بسیار کوتاه برای این گروه خودرویی به ارمغان آورد که تکنولوژیهای پاک Blue Drive، خودروهای هیبرید، پلاگین، سلول سوختی (Fuel Cell) و زیست سوخت (Bio Fuel) از مهمترین آنها به شمار میرود. جالب آن است که این گروه خودرویی به ترتیب تا سال 1995 و 1998 هیچ برنامهای برای تولید خودروهای هیبرید و سلول سوختی در سر نداشت، درحالی که آلمانیها از سالیان پیش برای تولید این خودروها سرمایهگذاری کرده بودند.
- گسترش محصولات جدید
گروه خودروسازی هیوندای-کیا به منظور پاسخگویی به نیاز خیل عظیمیاز مشتریان جدید خود تصمیم گرفت محصولات خط تولید خود را متناسب با زمان به روز کند. از این رو هیوندای دستور تولید 7 خودرو جدید یا فیسلیفت شده تنها طی 24 را صادر کرد اما کیا طی اقدامیمشابه تصمیم به تولید خودرهای کم مصرف و دوستدار محیط زیست، مخصوصا ویژه بازار کشورهای جهان سوم چون هند گرفت.
این برنامه در سال 2010 در دستور کار قرار گرفت و موجب پیدایش خودروهای نوین هیوندای-کیا در کلاس جهانی، چون برند جنسیس، کیا استینگر و سری خودروهای هیبرید و اقتصادی این گروه شده است که امروزه شاهد آن هستیم. برنامه توسعه برای گره هیوندای-کیا تنها طی سه سال معادل 338 میلیون دلار هزینه برداشت. اما این سرمایهگذاری آنها را تربیب ساخت تا به سگمنت پریمیوم اروپایی وارد شده و هیوندای سنتنیال (هیوندای ایکوئِس) را به منظور رقابت مستقیم با لکسوس، ب ام و و مرسدس بنز وارد میدان کند که به عقیده خود هیوندای، این خودرو جایگاه برند هیوندای را در بازرا جهانی یک سر و گردن بالاتر برد.
- تولید
گروه خودرویی هیوندا-کیا تلاش بسیار کرد تا ضمن حفظ خطوط تولید خود در بازار کشورهای مهمیچون ایالات متحده آمریکا و خود کره، در کشورهای در حال توسعه نظیر هند، اسلواکی، جمهوری چک، برزیل، چین و ترکیه که نیرو کار ارزان است خط تولید بنا کند. این مهم باعث میشود هزینه نهایی تولید و حمل و نقل محصول حتی با توجه به فاصله دور از بازار جهانی بسیار ارزان تر تمام شود. همچنین داشتن شبکه عرضه جهانی شرکت مادر را از تغییرات نرخ ارز بهتر محافظت میکند.
- بازاریابی و فروش
درحالی که خودروسازان تازه وارد از مزیت فرصت برای شناساندن برند بهره میبرند، هیوندای-کیا با از بین بردن تصویر بد محصولات خود دست و پنجه نرم میکرد. از این رو از هیچ فرصتی برای بازیابی اعتبار از دست رفته خود در طی زمان دریغ نکرد و در بخش بازار یابی با حداکثر توان به تبلیغ محصولات نوین و به روز خود پرداخت. نتیجه آن شد که این برند پس از ورود به بازار ایالات متحده آمریکا در سال 2005، توانست هر سال به جایگاه بهتری در جدول رده بندی بهترین برندهای جهانی دست یابد و در این مسیر از برندهای شناخته شده ای چون لکسس، فراری و پورشه نیز پیشی بگیرد. همچنین در نظر سنجی موسسه JD Power آمریکا، هیوندای به عنوان برترین برند غیر لوکس بازار در مقطع بررسی کیفیت اولیه برگزیده شد.
بهبود روزافزون کیفی باعث شد محصولات هیوندای ارزش بالایی در برابر مبلغ پرداختی پیدا کنند. از این رو در مقایسه با برندهای برتر بازار آمریکای شمالی چون مرسدس بنز، ب ام و و کادیلاک، محصولات هیوندای به دلیل داشتن کیفیت قابل قبول و قیمت به مراتب رقابتی تر، آمار فروش بسیار بالاتری را تجربه کردند.
- ساختار تشکیلات
یکی از نقاط قوت بارز هیوندای-کیا، توانایی آن در انطباق سریع با تغییرات بازار است. براساس بیانات مدیرعامل هیوندای آمریکا، این ساختار مسطح نیرو انسانی شرکت است که اجازه میدهد هیوندای با تعداد پرسنل و کاغذ بازی کمتر، در مقایسه با رقبا، با انعطاف و سرعت بسیار بیشتری با تغییرات بازار همراه شود. با وجود اینکه مرکز فرماندهی و نظارت هیوندای-کیا در کره جنوبی قرار دارد، عملکرد جهانی برند هر لحظه تحت نظارت است. هیوندای-کیا همچنین به هدف گذاریهای بزرگ بدون داشتن برنامه ای از پیش تعیین شده، یا به عبارت دیگر به برداشتن سنگ بزرگ مشهور است. اگر چه این روش معایب خود را به همراه دارد اما بزرگ اندیشیهای هیوندا-کیا یکی از مهمترین عواملی است که امروزه آن را قادر ساخته است تا از دیدگاه بزرگی اهداف تجاری با تویوتا مقایسه شود. این خودروساز تصمیمات نهایی خود را به دقیقه نود واگذار میکند تا فعل تصمیم گیری را با آخرین اطلاعات موجود به بوته اجرا بگذارد.
شاید بتوان بزرگ ترین ضعف هیوندای-کیا را ضرر انباشته و بدهیهای آن دانست که بر تصویر برند در جامعه جهانی تاثیر بد میگذارد. اما از جایگاه یک مشتری، آنچه که اهمیت دارد حاصل، خروجی و دستاوردهای این خودروساز است که امروزه به عنان یکی از برترینهای جهانی شناخته میشود و شانه به شانه اروپاییها در بازار قدم بر میدارد. مسیر ترقی برندهای کرهای مخصوصا هیوندای-کیا به خوبی نشان میدهند که طی 5 تا 10 سال آینده، این برند در کنار برترینهای آمریکایی، ژاپنی و اروپایی از مهرههای تعیین کننده رویه صنعت خودرو جهانی خواهد بود.
ترجمه و تالیف: مصطفی انیسی
انتهای پیام/