ماهنامه صنعت کار گزارش می دهد،
آقای ضمیری امروز وضعیت بعضی از صندوقهای بازنشستگی بد است. آیا می توان پدیده ورشکستگی صندوق های بازنشستگی را جزو ریسک های نوظهور دانست؟ تا قبل از این نبوده و الان چند سال است که خودش را نشان میدهد؟
در واقع صندوق های بازنشستگی در حال حاضر نمی توانند پرداختهایشان را متناسب با نرخ تورم افزایش دهند. بنابراین نیاز آینده جامعه این است که از نظر بازنشستگی دو سیستم شود. یک سیستم پایه کنونی است و سیستم تکمیلی که فرد به اختیار خود از بیمه های بازرگانی خریداری می کند. از لحاظ شکلی مانند بیمه های درمانی پایه و تکمیلی است. بیمه مکمل بازنشستگی در دنیا هم وجود دارد ، در بسیاری از کشورها یک سیستم حمایتی پایه است که مردم در زمان کار مازاد درآمدشان را از طریق خرید بیمهنامههای مستمری یا بیمهنامههای عمر با پرداخت سرمایه همزمان، تأمین میکنند. بنابراین این ریسک ها همواره دغدغه افراد بوده و نمی توان به آن ها ریسک های نوظهورگفت.
ظاهراً بحث بیمه های مکمل بازنشستگی بیش از آنکه بنظر می رسد ، اهمیت دارد؟
جایگاه بیمههای عمر به دلیل مشکلاتی که قشر بازنشستههای ما دارند و یا در آینده به آن دچار می شوند، جدی خواهد بود . از همان دو بُعدی که اشاره شد، عدم افزایش مستمریها به تناسب رشد هزینهها، بدون تردید مردم را نیازمند خواهد کرد. همچنین فاصله جدی درآمد درحال اشتغال با درآمد درحال بازنشستگی است. نکته قابل تأمل اینکه این فاصله مرتب زیاد میشود. نیروی کار در زمان اشتغال یک درآمدی دارد و وقتی بازنشسته میشود بهشدت درآمدش کاهش پیدا میکند بدون اینکه هزینههایش تغییری کند؛ بنابراین افراد باید قبل از دوران پیری در اندیشه رفاه در این دوره باشند. باید از خود بپرسیم “روز بازنشستگی چگونه میخواهم درآمدم را با هزینههایم تطبیق دهم؟” بهترین راه و حتی به جرأت می توان گفت “راهی جز خرید پوشش به صورت بیمه عمر نیست” این یک نیاز جدید در جامعه است. اگر امروز یک سئوال بشود که چرا در بازار بیمه ، بیمه عمر مورد استقبال قرار گرفته است، یکی از دلایل آن همین نکتهای است که ذکر شد، تعدادی افراد میگویند ما برای تأمین هزینههای آینده ناچار هستیم یک پوشش اختیاری داشته باشیم. چرا؟ چون پوششهای پایه دیگر پاسخگو نیست.
سال ها پیش که عرضه بیمه های درمان تکمیلی کلید خورد ، صنعت بیمه مثل امروز شما فکر می کرد؟
من خوب به خاطر دارم آن روزی که در صنعت بیمه اندیشه پوشش تکمیلی درمان شکل گرفت، صاحب نظران معتقد بودند کار بیهوده ای است؟ درمان مردم تحت پوشش های تأمین اجتماعی و خدمات درمانی است. اما آن روز ما فکر میکردیم که روزی میان هزینههای بیمارستانی واقعی با خدمات پایه خلأ به وجود خواهد آمد. اینجا وظیفه صنعت بیمه است که وارد شود و نقشش را ایفا کند. امروز هم همین اتفاق برای بازنشستگی افتاده است.
البته بیمههای بازرگانی از درمان تکمیلی تجربه خوبی ندارند ، درحالی که صنعت بیمه از ضریب خسارت بالا نگران است، وزارت بهداشت و جامعه پزشکان ناراضی هستند و مرتب اعلام می شود ، بیمهها خسارات را به موقع پرداخت نمیکنند. فکر نمیکنید بیمه ها باید سنجیدهتر وارد شوند و یا حتی احتیاط کنند؟
ما باید یک نگاه تحلیلی داشته باشیم، این ایرادهایی که شما نام بردید به بیمههای تکمیل درمان وارد است. اما توجه داشته باشید که این موارد، ایرادهای مدیریتی است و ایرادهای ماهوی محسوب نمی شود. این نیاز وجود دارد. ما نمیتوانیم بگوییم این نیاز نیست و طی این سال ها یک کار بیهوده انجام شده است. چیزی که واقعاً وجود دارد نیاز مردم و مدیریت بد ماست. صنعت بیمه باید در رابطه با بیمههای تکمیلی درمان مثل همه رشتههای بیمه دیگر روی اصول فنی خودش تصمیم بگیرد. در حال حاضر قصد انجام مقایسه وجود ندارد، ولی چرا این اتفاق در بیمه پاسارگاد نیفتاده است؟ بیمه پاسارگاد اکنون در بیمه درمان یک ضریب خسارت منطقی دارد. نمیخواهم بگویم خیلی سودآور است، اما زیان هم ندارد؛ بنابراین اگر شرکتهای بیمه حتی تکمیل درمان را درست مدیریت کنند، می توانند به درستی به وظایف شان در قبال جامعه عمل کنند. بالاخره مردم یک روز نیازمند این هستند که در هزینههای بیمارستانی مورد حمایت قرار گیرند. این حمایت نمیتواند عمومی باشد. کسانی داوطلبانه از درآمد خودشان این پوشش را میخرند و انتظار دارند خدمات هم بگیرند. این خواسته، خواسته غلطی نیست بلکه مدیریت غلط ما را به اینجا رسانده که نارضایتی بهوجود آورده است. باید سعی کنیم مدیریتها را اصلاح کنیم. حق بیمه مناسب، خدمات مطلوب و مشارکت واقعی مردم در تأمین خدمات درمانی بهعنوان حق بیمه فنی این رشته، یکی از الزاماتش است. ما حق بیمه فنی را فراموش کردیم و میگوییم بد شد. طبیعی است که یک شرکت وقتی حق بیمه کمتری از آن حق بیمه فنی میگیرد دو راه بیشتر ندارد، یا باید زیان بدهد که از پا در بیاید، یا باید از خدماتش کم بگذارد که مردم ناراضی میشوند. اما اگر حق بیمه منطقی بگیرد و خدمات خوب ارایه دهد، چه اشکالی دارد؟
برای آینده بیمه عمر چه تصوری دارید؟
در بخش بازنشستگی نیز این استدلال وجود دارد. اگر صنعت بیمه بخواهد وارد شود، اولاً باید خوب محاسبه کند که چه تعهداتی را میپذیرد. دیگر بحث درمان کوتاهمدت نیست که بگوییم یک قرارداد یک ساله منعقد می شود، اگر سال آینده زیان ده بود آن قرارداد را ادامه نمیدهیم. اینجا یک تأمین بلندمدت میخواهد. برای تأمین بلندمدت باید علم مالی، علم اقتصاد، علم بیمهای همه در کنار هم در طراحیها حضور داشته باشند و بتوانند یک محصولی را به جامعه عرضه کنند که آن محصول در بلندمدت نهتنها مردم را ناراضی نکند بلکه مورد استقبال هم قرار گیرد. حالا در زمان پرداخت بیمههای عمر ، یک خدمات حاشیهای نیز وجود دارد؛ مثلاً در طول مدت بیمهنامه ممکن است بیمهگذاری نیازمند شود. پیشبینی شده که باید به آن ها وام پرداخت شود. با روی باز باید وام در اختیارشان قرار گیرد. تا شخص احساس کند از مبالغ خودش وام دریافت کرده، بدون تضمین که این شرکت در حال حاضر این اقدام را انجام داده است. در حال حاضر تعدادی از بیمهگذاران در بیمه پاسارگاد از محل بیمههای عمر وام دریافت کرده اند و گاهی تعجب میکنند که چطور میشود بدون تشریفات، منابع در اختیار فردی قرار گیرد. طبیعی است و باید هم همینطور باشد. وقتی به تضمین ذخایر ریاضی یک شخصی به او وام میدهند، دیگر به تضمینهای دیگر نیازی نیست و آن شخص نیاز مقطعی خود را برطرف کرده و به موقع هم اقساط آن را میپردازد. ما اگر بین مشکلات مدیریتی در اداره یک حرفه و اشکالات ماهوی آن حرفه تفاوت قائل شویم، این دو از هم جدا است. در آینده کشور ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، یک نیاز جدی به بیمههای عمر بهدلیل فاصله درآمدهای در حال اشتغال و درآمدهای در حال بازنشستگی، وجود دارد. صنعت بیمه باید با احساس مسئولیت به این نیاز پاسخ دهد. اگر پاسخ داد هم نیاز مردم را برطرف میکند و هم برای خود یک بازار بسیار وسیعی را میتواند طراحی و مدیریت کند. خوشبختانه تجربه سالهای اخیر هم میتواند به ما کمک کند. در حال حاضر در بیمههای عمر سعی و خطاها شده و نزدیک به 22-23 سال است که به بحث بیمه عمر اهمیت داده شده است. در حال حاضر تعدادی از شرکتهای بیمه، در شرایطی هستند که اگر مسئولانه در این بخش وارد شوند میتوانند کار مفیدی را انجام دهند. در نتیجهگیریهایمان نرویم سراغ این امر که بیمه تکمیلی روزگار خوبی ندارد. بلکه، بیمه تکمیلی هنوز از ضروریات این کشور است و باید به آن با نگاه نیاز برخورد شود اما باید اشکالات مدیریت آن را حل کرد.
انتهای پیام/