بانک و بیمهیادداشت ها

خرید بیمه عمر در سبد خانواده ایرانی جایی ندارد


ماهنامه صنعت کار نوشت، بارها به شعارهای فرهنگ سازی و حرکت‌های نمادین در صنعت بیمه مشغول شده‌ایم و با برگزاری جشنواره‌های خرید‌، کمپین‌ها‌، تبلیغات گسترده محیطی و حتی ایجاد باجه‌های فروش بیمه زندگی در مترو و مجتمع‌های تجاری معروف سعی در فروش این محصول به مردم کرده‌ایم اما هیچ کدام موفقیتی را که انتظار داشته‌ایم برآورده نکرده است. در اینجا طرح مسئله می‌کنم که نیاز به خرید بیمه عمر و سرمایه‌گذاری فرهنگ شده است یا خیر؟

باید گفت در گام اول‌، هنوز بیمه به نیاز تبدیل نشده است ، در اقتصاد تا برای محصول یا خدمتی جامعه نیاز پیدا نکند هر چقدر هم عرضه صورت گیرد، بسوی خرید پیش نمی‌رویم ، چون تقاضا برای محصول و خدمت نیست‌.

چگونه می‌توان بیمه را به نیاز تبدیل کرد‌؟ این سوال مهمی‌است که در طول هشتاد سال بیمه بازرگانی در کشور هنوز پاسخ کاملی بدان داده نشده است‌. کشور ما از جمله کشورهایی است که بعلت وجود نظام بیمه اجتماعی که دولتی است مردم برای تامین آتیه ایام بازنشستگی‌، بیکاری و از کارافتادگی خود از پوشش‌های صندوق بازنشستگی استفاده می‌کنند‌،  دیگر نیازی در خود احساس نمی‌کنند تا پوشش بیمه عمر خرید نمایند.

بسیاری معتقدند خرید بیمه شخص ثالث خودرو اگر طبق قانون اجباری نبود، بسیاری از افراد این پوشش را برای خودروی خود خریداری نمی‌کردند همانگونه که با تمام جرایم و سختگیری قانون هنوز هم برخی بیمه نامه شخص ثالث خریداری نمی‌کنند! در حقیقت خریدن بیمه نامه شخص ثالث هنوز به فرهنگ تبدیل نشده و دقیقا مانند بستن کمربند خودرو بعلت جریمه و نظارت قانون در حال پیشروی است‌. برای تبدیل شدن یک پدیده به فرهنگ‌، لازم است نیاز به آن پدیده در جامعه به روشنی تبیین گردد، این تبیین ابتدا با ورود بحث بیمه به نظام آموزشی کشور می‌تواند نمود پیدا کند‌، آنجایی که نوجوانان و نونهالان جامعه با مفاهیم و الفبای بیمه آشنا شوند.در زلزله و آتش سوزی‌های اخیر در کشور‌، مفهوم نیاز به پوشش بیمه بیش از گذشته احساس شد و جامعه بعلت ایجاد احساس نیاز یک موج خرید بیمه‌نامه زلزله و آتش‌سوزی را مورد توجه قرارداد اما این نیز یک موج گذرا است و بعد از مدتی به فراموشی سپرده خواهد شد. باز گردیم به مبحث فرهنگ‌سازی‌، در بخش بیمه‌های زندگی با کنارگذاشتن بحث رقبای این بیمه مانند نظام بیمه اجتماعی و نظام بانکی‌، موضوع این خواهد بود بیمه عمر یک سرمایه‌گذاری بلند مدت است که عموما در سال‌های دهم تا بیستم به سوددهی مطلوب می‌رسد و عملا بیمه عمر تا سال پنجم اندوخته مناسبی ندارد‌، بلکه هر زمان بازخرید بیمه قبل از سال پنجم نه تنها سودی نمی‌بریم بلکه بخشی هم از پول ذخیره شده کسر می‌گردد. اعتماد به شرکت‌های خصوصی برای نگهداشت سرمایه به مدت طولانی از جمله نگرانی‌های مردم است که می‌پرسند پشتنوانه این بیمه کجاست و تضمین کننده سرمایه‌گذاری ما کیست ؟

در نظام اجرایی ما‌، شرکت‌های بیمه تحت نظارت بیمه مرکزی جمهوری اسلامی‌ایران هستند و کلیه صورت‌های مالی و سرمایه‌گذاری آنها تحت کنترل یک نظام استاندارد حسابداری است و سازمآنهایی مانند بورس نیز بر صورت‌های مالی شرکت‌ها نظارت دارند‌. ضمن آنکه توانگری شرکت‌های بیمه هر ساله از سوی بیمه مرکزی مورد ارزیابی قرار می‌گیرد‌، در سال 96 بیمه مرکزی عزم خود را بر آن گذاشت تا شرکت‌های بیمه بین حساب‌های بیمه زندگی و غیر زندگی تفکیک قائل شوند‌، این تفکیک سرمایه‌ها یک نقطه اطمینان بخش در خرید پوشش بیمه زندگی است‌. یکی از کاستی‌های بیمه زندگی‌، عدم تعریف ابزارهای نوین بهره‌مندی از بیمه زندگی است، ما بیمه‌های زندگی متناسب با سطح درآمد جامعه نداریم‌، یعنی با سرمایه اندک مثلا ماهانه  10هزار تومان هیچ محصولی فعلا عرضه نشده است یا در بخش ارائه اعتبار به پشتوانه ذخایر بیمه‌نامه هنوز نتوانستیم محصولی بدهیم که مانند وام یا اعتبار خرید فراگیر شود‌، البته برخی شرکت‌ها عرضه کرده‌اند اما فراگیر نشده است. به هر‌حال نبود نوآوری چالش بیمه‌های زندگی شده و این نیز خود بر عدم توسعه فرهنگ بیمه اثر گذاشته است‌. این مشکلات همه باعث شده تا در سبد خانوار ایرانی‌، سهمی‌برای بیمه‌های عمر کنار گذاشته نشود‌، کاری که مردم هند به‌عنوان یک فرهنگ به آن عمل می‌کنند و هر چند درآمد اندکی داشته باشند بازهم بخشی از آن را به بیمه عمر تبدیل می‌کنند.

ایمان ایزدی مقدم

انتهای پیام/

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا