ماهنامه صنعت کار نوشت، بسیاری از کارشناسان معتقدند اکثر مجموعههایی که از زنجیره اقتصادی کشور خارج میشوند و کارخانههای آنها به تعطیلی کشیده میشود به دلیل آن است که آنها چرخه کاری خود را با علوم و فناوریهای روز همراه نکردند و تولیداتشان توان رقابت با محصولات وارداتی رقیب را ندارند. در این زمینه نمیتوان فقط اوضاع اقتصادی کشور و عدم حمایت دولت از تولید داخل را به عنوان نقطه ضعف دانست. از نظر کارشناسان نداشتن روحیه کار جمعی و خودباوری ملی مهمترین دلیلی است که ما را از تبدیل شدن به یک قدرت جهانی بازنگه داشته است. اخیرا یکی از کارخانههای تعطیل شده کشور به لوکیشن جنگ زده سریال پایتخت 5 تبدیل شد. این موضوع بهانهای شد تا به علل تعطیلی مجموعههای تولیدی و البته بی اهمیت بودن چنین اتفاقاتی بپردازیم. با صنعت کار همراه باشید:
تعطیلی برخی کارخانهها از روز نخست مشخص است
حمایت از کالای ایرانی بدون شناسایی نیاز بنگاههای اقتصادی و رفع موانع تولید میسر نخواهد شد. در این شرایط نمیتوان امیدوار بود که کالای ایرانی توان عرض اندام در بازارهای داخلی و خارج را داشته باشد، محمود دودانگه معاون امور اقتصادی سابق وزارت صنعت، معدن و تجارت به صنعت کار میگوید: در طول سالیان گذشته بسیاری از واحدهای که ساخته شد برای تولید توجیه اقتصادی نداشتهاند. در واقع قبل ازاینکه اقدام به سرمایهگذاری شود، طرحهای توجیه فنی و اقتصادی مالی وهمین طور باقی مطالعاتی که باید انجام میگرفته تا اقدام به سرمایهگذاری شود انجام نشده بود.
او ادامه داد: در این زمینه بسیاری از سرمایهگذاران به دلیل ارتباطات و رانتی که وجود داشته، با منابعی که در اختیارشان بوده اقدام به ایجاد یک واحد تولیدی کوچک یا متوسط و یا بعضا بزرگ کردهاند. با توجه به اینکه رقابت حرف اول را در بازار میزند، وقتی محصولی را تولید میکنید و رقابت پذیر نیست، قیمت مناسبی و کیفیت خوبی ندارد و خدمات پس از فروش مناسبی نیز در کار نیست، این سرمایهگذاری از نخست سرمایهگذاری توجیه پذیری نبوده است.
دودانگه با اشاره این موضوع که اگر چنین واحدهای تولیدی هم شروع به فعالیت کنند یک فعالیت رانتی را آغاز کردهاند اظهار کرد: طبیعتا این رانتها تا زمانی که وجود دارد، آن واحد تولیدی هم مشغول به فعالیت است و پس از مدتی هم کارشان تمام است. بسیاری از تعطیلیهایی که در سالهای اخیر شاهد آن بودیم، عمدتا به نبود مطالعه و تحقیق قبل از سرمایهگذاری مربوط است.
البته محمدرضا شهیدی دبیر انجمن تولیدکنندگان لوازم صوتی و تصویری در این باره معتقد است: تعطیلی کارخانهها دو علت درونی و بیرونی دارد. عامل درونی عمدتا مربوط به ضعفهای درونی سازمآنهاست. خیلی از این کارخانهها متناسب با فناوری روز حرکت نکردهاند، بنابراین مشتریانی برای کالاهایشان نخواهند داشت. از طرفی چون هزینههای سربار و عموما نیروی انسانی زیادی دارند بنابراین قیمتهای تمام شده شان بالاست و نمیتوانند در بازار رقابت کنند و پایدار بمانند.
او همچنین افزود: عوامل بیرونی هم بر میگردد به قسمتی از سیاست گذاریهای دولت و برنامههای متناقضی که متناسب با موضوع تولید نبودهاند و علیه تولید استفاده شده است. از سوی دیگر عدم نظارت مرزی باعث شده قاچاق کالا همچنان به قوت خودش باشد. در این شرایط کالاهای بیکیفیت بهصورت قاچاق و با هزینه کمتر برای رقابت با محصول ایرانی وارد خاک کشور میشود.
عضو قدیمیهیات مدیره مجموعه مشهور آزمایش تصریح کرد: همین چند وقت اخیر نوسانات ارزی وحشتناکی داشتیم. این چالشها هر اقتصادی را دچار تلاطم میکند و سبب ریزش سهام برخی از کارخانهها میشود. اگر تغییرات قیمتی دلار بهصورت مقطعی نباشد و بهصورت منطقی رشد کند بنگاههای اقتصادی میتوانند خودشان را متناسب با آن حرکت دهند، اما رشدهای جهش گونه و یکباره، امکان برنامه ریزی بلند مدت را از واحدهای تولیدی میگیرد.
شهیدی افزود: یک بنگاه اقتصادی شبیه یک بدن زنده عمل میکند. این بدن زنده نیاز به ریکاوری و بازنگری دارد. در واقع باید متناسب با حرکتی که میکند، خوراک وامکاناتی را بدست بیاورد هرزمانی که این بدن زنده را رها کنیم و یا به آن آسیب برسانیم، بدن دچار مریضی و بیماری میشود. رها کردن تولید اصولی در یک کارخانه نیز اثر مستقیم با تعطیلی آن خواهد داشت.
توجه نکردن به ذائقه مردم سبب تعطیلی واحدهای تولیدی است
برخی واحدهای تولیدی در گذشته خود باقی ماندهاند و خودشان را مطابق سلیقه و ذائقه مصرف کننده تغییر ندادهاند. این امر بسیار اهمیت دارد دبیر انجمن تولیدکنندگان لوازم صوتی تصویری در این رابطه به «صنعت کار» میگوید: مردم به سمتی میروند که کالای به روز و با کیفیتتر را دریافت کنند. کالایی که کیفیت پایینی داشته باشد، مورد تقاضای مردم نیست. غیر از این موارد مردم قیمت را هم نگاه میکنند. قیمت هرچقدر پایینتر باشد، در کنار کیفیت مطلوب جذابیت بیشتری را برای فرا گرفتن بازار دارد. اگر نتوانیم متناسب با تغییرات مدلها و کیفیت که در جهان روز به روز انجام میشود شرایطمان را تطبیق دهیم ،در پیچ و خم اقتصادی به دره سقوط خواهیم کرد.
او تصریح کرد: ذائقه مشتریان کاملا متغییر است با توجه به رقابتی که در بازار محصولات مختلف وجود دارد باید حتما این موضوع که بنگاه تولیدی خود را با دانش و فناوری روز به روز کند، جدی گرفته شود و بنگاهها خود را برای حضور در بازار رقابتی آماده کنند. جز این راهی نیست.
دولت فضای کسب و کار را مهیا کند
به عقیده کارشناسان وظیفه دولت ایجاد شرایط مناسب در فضای کسب و کار است. محمود دودانگه معاون امور اقتصادی سابق وزارت صنعت، معدن و تجارت در این زمینه معتقد است: بهتر است دولت یک چتر حمایتی کلان ایجاد کند. وظیفه دولت این نیست که به سراغ بنگاهها برود و به آنها وام و تسهیلات بدهد. اگر دولت بسترهای منطقی را ایجاد کند، بنگاههای اقتصادی خودشان میتوانند کسب و کار را رونق دهند. فضای کسب و کار ما فضای مفیدی نیست واساسا فعالیتی که همه دولتها انجام دادند تمرکز بر ارائه تسهیلات و وامهای مختلف بوده که از نظر من درمآنهای موقتی هستند.
وی افزود: شاید بعضی از بنگاهها را بتوان با رانت سرپا نگهداشت اما در دراز مدت امکان فعایت آنها وجود نخواهد داشت. نقش مدیرتی بنگاها را نیز نباید نادیده گرفت. متاسفانه بسیاری از بنگاههای ما سبک مدیرتی شان سنتی بوده و فناوری که استفاده میکنند، جوابگوی بازار نیست، مدیران این بنگاهها باید متناسب با فضای فعلی کسب و کار دوباره آموزش ببینند.
شهیدی نیز در این زمینه میگوید: دولت باید امنیت اقتصادی را برقرار کند، تعریف امنیت اقتصادی دیگر این نیست که یک کارخانه را مصادره کنند یا نکنند. بلکه امنیت اقتصادی یعنی هر روز قوانین و مقررات شوک آور به صاحبان صنایع منتقل نشود. یعنی شرایط برای چند سال دوام داشته باشد و قانون مالیات و بیمه هر از چند گاهی بازنگری نشود.
این کارشناس حوزه صنعت ادامه داد: با تغییرات سریع قوانین هیچ بنگاهی توان برنامه ریزی بلند مدت را ندارد و زمانی که توان برنامه ریزی بلند مدت از بنگاه گرفته میشود قطعا این بنگاه آسیب جدی خواهد دید.
احیای برخی از واحدها توجیه ندارد
احیای واحدهای صنعتی شامل دوقسمت عمده میشود. یکی واحدهایی که اصولا قابل احیا هستند و صرفه اقتصادی دارند و واحدهایی که دیگر از بین رفتهاند و سرمایهگذاری روی آنها بازدهی ندارد. شهیدی در این زمینه معتقد است: واحدهایی که قابلیت احیا ندارند نباید منابع مالی مملکت صرف آنها شود. از بین رفتن شرکتهای بزرگ را در سراسر دنیا داریم . یعنی در هر کشوری مجموعههایی که نتوانسند کار نویی انجام دهند، رفته رفته از بین میروند. در همین چند سال اخیربزرگ ترین شرکتی که در دنیا وجود داشت نوکیا بود که از بین رفت و دیگر احیا نشد.
سخن آخر
نقش دولت را نباید فراموش کرد اما به نظر میرسد غفلت اصلی یعنی نادیده گرفتن بخش خصوصی. اتاقهای بازرگانی در این مسیر بسیار مفید هستند چرا که میتوانند دغدغههای مهم بخش خصوصی را به بدنه حاکمیت و بدنه دولت منتقل کنند. این مهم البته در شرایطی امکان پذیر است که اتاقهای بازرگانی ما هویت مستقلی داشته باشند و نگاه حرفهای و بنگاهی نداشته باشند.
انتهای پیام/