ماهنامه صنعت کار نوشت، ازآنجایی که تولید و صنعت در ایران چند سالی است که با وارد شدن پای کالاهای چینی و اغلب بی کیفیت حال خوشی ندارد، مقام معظم رهبری امسال را سال حمایت از کالای ایرانی معرفی کرده است. حمایتی که به بی شک سیستم بانکی یکی از پایههای اصلی آن خواهد بود.
اما نکته مهم، توان کمجان سیستم بانکی است که به دنبال اقدامات دستوری، تصمیم گیریهای یک شبه و سر و کله زدن با بدهکاران ریز و درشت دیگر توانی برای حمایت از تولید کشور ندارد.
در این شرایط سیستم بانکی، قیمت ارز و سکه نیز از اواسط سال گذشته روندی صعودی را در پیش گرفت و دلار برای اولین بار وارد کانال قیمتی ۶ هزار تومان و سکه نیز به مرز ۲ میلیون تومان رسید. اما استقبال کنندگان از این نوسانان و هیجانات کاذب به دو دسته تقسیم میشدند، دلالان و سفته بازارن سودجو که این افزایش قیمتها فرصتی برای آنها بود تا با مداخله در فعالیت دولت و بانک مرکزی سود خوبی به جیب بزنند.
دسته دوم بخشی از مردم که به دلیل بیتجربگی و بیاطلاعی گول سودهای لحظه ای این بازار را خوردند و با خروج سپردههای خود از بانکها که به دلیل کاهش نرخ سود بانکی و پرداخت سود ۱۵ درصد برای سپردههای بانکی ( طبق تصویب شورای پول و اعتبار) دیگر جذابیتی برای آنها نداشت.
اما اگر بازار دلار، ارز و نوسانات این چند روزه اخیر را رها کنیم و تنها به خروج سپردههای سیستم بانکی اندک نگاهی بندازیم، بخش زیادی از مردم دیگر علاقه و تمایلی به سپرده گذاری در سیستم بانکی ندارند زیرا دیگر سودهای بالا با نرخهای ۲۴، ۲۵ و یا حتی بیشتر پرداخت نمیشود و با کاهش نرخ سودها مردم تمایلی برای سپردن منابع مالی خود به بانکها ندارند.
از این سوی ماجرا سیستم بانکی نیز به طور حتم با کاهش نقدینگی و توان لازم برای پرداخت تسهیلات مواجه خواهد شد و در شرایطی که باید سیستم بانکی کشور بیش از پیش حامیصنعت و تولید کشور باشد، امکان کمیبرای پرداخت تسهیلات به این دو حوزه اساسی در کشور دارد.
البته با ورود دولت و بانک مرکزی به بحث ارز و کنترل این بازار با راه اندازی سامانه نیما ( نظام یکپارچه معاملات ارزی) تا حدودی از سفته بازی و تقاضاهای هیجانی در بازار ارز و سکه کاسته شد و باید منتظر ماند تا چه سرنوشتی در انتظار این بازار و همچنین تولید و صنعت کشور خواهد بود.
انتهای پیام/