اخبارراه و ساختمان

زخم های صنعت گردشگری ایران سر باز کرده است

به گزارش صنعت کار،امیر حسین جعفری در گفتگو با خبرنگار ما گفت: کسی با تشکیل این دفاتر مخالفتی ندارد اما مشکل از زمانی آغاز می شود که شایسته سالاری و تخصص و حرفه ای گری در این رشته به فراموشی سپرده می شود و همین امر در طول کار برای مسافران و گردشگران مشکلات بیشماری را ایجاد می کند.
وی با تاکید بر اینکه اقتصاد صنعت گردشگری تنها با مدیریت مدون و منطقی می تواند شکوفا شود اظهار داشت:متاسفانه شرکت ها و دفاتر خدمات مسافرتی هوایی و جهانگردی این روزها اوضاع بدی را از سر می گذرانند به این دلیل که ما با یک مشکل بزرگ در این صنعت روبرو هستیم. در حال حاضردر همه بخش های حوزه توریسم افرادی بدون مطالعه و یا غیر حرفه ای بدون آنکه استراتژی درستی در دست داشته باشند ظاهرا فعالیت می کنند و از قضا این موضوع ،نه تنها در وادی مدیریتی کلان گردشگری دیده می شود بلکه در بخش رسانه ای توریسم کشور نیز این تشتت بوجود آمده است.
وی ادامه داد: متاسفانه درکشور ما ، همیشه عادت به این است که مشکلات موجود را به گردن دولت می اندازند و این در حالی است که مبنای صنعت گردشگری باید بر محور بخش خصوصی بچرخد.در حال حاضر ما در کشور چندین هزار دفتر و موسسه گردشگری ومسافرتی یا مرتبط با این رشته داریم و باید همین جا اشاره کنم که بسیاری از این دفاتر درخطر جدی ورشکستگی هستند.
جعفری اظهار داشت:این خطر به دلیل کندی چرخه اقتصادی است که البته دلایل مختلفی دارد.اما باید به این موضوع نیز توجه ویژه داشت که همه مشکل در نزد مردم ما، مسئله مالی نیست و باید گفت گردشگران در حال حاضر به لحاظ روانی دچار تشتت و گرفتاری هستند.شاید همین حالا بسیاری از افراد باشند که از قضا تمکن مالی مطلوب هم داشته باشند اما این افراد هم فعلا ترجیح می دهند پول خود را خرج تهیه بلیت و سفر و هزینه هایی از این دست نکنند.این ترجیح به این دلیل است که فرد مذکور با محاسباتی که انجام می دهد مخارج سفر را برای خود مقرون به صرفه نمی داند.
مدیرعامل شرکت سفرهای علاء الدین افزود: من خودم سال ها تورلیدر بودم و در این زمینه تجربه های بسیاری کسب کرده ام و اینک می بینم وضعیت به گونه ای شده که شخص گردشگر دیگر حاضر نیست هزینه های این کار را بپذیرد و ترجیح می دهد اگر قرار است سفری را در پیش بگیرد،این کار را درخارج از ایران انجام دهد چرا که هزینه های توریسم در داخل کشور برای افراد بسیار سنگین و غیر منطقی شده است، درحالیکه این فرد می تواند با هزینه هایی کاملا مقرون به صرفه گردشگری را در خارج از مرزهای کشور خود انجام دهد.
این فعال صنعت توریسم ادامه داد: تعداد زیاد آژانس های گردشگری و مسافرتی به این دلیل است که سازمان میراث فرهنگی بدون بررسی قاعده مند تا جایی که توان داشته ، مجوز تاسیس موسسه صادر کرده و این کار هم طبعا باعث شده در ایام غیر پیک سفر یا فصولی که به اصطلاح کم مسافرتر است این رکود در موسسات بیشتر به چشم بیاید.
جعفری افزود:الان گفته می شود در همین تهران بیش از دو هزار موسسه مسافرتی وجود دارد و طبق آمارهای موجود این تعداد در سطح کشور افزون بر 4 هزار آژانس مسافرتی است.وقتی تاسیس این موسسات بر پایه یک دانش و تخصص نباشد خود فعالان این حوزه درگیر چالش های بیشماری خواهند شد.ما نیازمند آن هستیم که وقتی قرار است مجوز یک موسسه مسافرتی را صادر کنیم باید دستکم بیش از 20 کشور خارجی را دیده باشیم و با حوزه گردشگری تا حدی آشنا باشیم.در حالیکه اکنون به هیچ وجه این طور نیست.این موضوع موجب می شود در این حرفه، یک تلاطم ایجاد شود. ما اگر می خواهیم در این صنعت به شکل حرفه ای توسعه پیدا کنیم باید به شکل حرفه ای هم به آن بپردازیم و در آن با تخصص و تجربه و علم گام بگذاریم.در غیر این صورت ما هرگز موفق نخواهیم بود.
وی ادامه داد: می توانید هر روز بروید پشت در سازمان میراث فرهنگی و تقاضای صدور مجوز کنید اما همانجا می بینید بسیاری از آدم ها آمده اند و معترضند که پولشان توسط برخی موسسات حیف و میل شده و در عوض خدماتی از آنها دریافت نکرده اند و البته دود این مشکل به چشم خود ما فعالان این صنف هم خواهد رفت.چرا که متقاضی شرکت های ما هم همواره با این هراس و تردید جلو می آید که نکند ما بخواهیم از پول و اطمینان او سوء استفاده کنیم.
جعفری اضافه کرد:مشکلات دیگری نیز در صنعت گردشگری این رشته را می آزارد.ماجراهایی مانند نوسانات نرخ ارز و گرانی بیش از اندازه هتل ها و مهمان پذیرها در کشور حلقه رکود در این صنعت در ایران را کامل می سازد و بر همین مبنا هم هست که اگر از هرفعال این صنف بپرسید اوضاع موسسه ات چگونه است ، او خواهد گفت درحال ورشکسته شدن هستیم.
این تورگردان باسابقه بین المللی با بیان اینکه برخی تصور می کنند بخش اعظم نهادهای مسافرتی از ناحیه ورود گردشگران خارجی سود می برند، گفت: اینک بخش قابل توجهی از حاشیه سود شرکت های مسافرتی از گردشگران و مسافرت به خارج از کشور تامین می شود و نه بالعکس.این درحالی است که اگر یک مسافر بخواهد به ترکیه برود برایش کاملا مقرون به صرفه تر است تا این که به شهرهای داخلی برود.
جعفری با بیان این که گفته می شود جهانگرد یا گردشگر می تواند برای دوسه شب اقامت در یک کشور خارجی حداکثر کمی بیش از یک میلیون 800تومان هزینه کند ، گفت: همین فرد برای گردش و تفریح در شهرستانی از ایران، باید بیش از دو میلیون تومان خرج کند.در چنین حالتی چطور ممکن است گردشگران داخلی به سفرها و به مناطق و شهرستان های جذاب گردشگری توجه نشان دهند؟
جعفری با مطرح کردن این موضوع که انتقاد می کنند  با خروج مسافر از کشور، ارز هم خارج می شود گفت: این حرف مبنای علمی ندارد، چرا که سقف کل این حجم از ارز در برابر سوء مدیریت ها و خطاهای استراتژیک اقتصادی که اینک وضع کشور را به چنین جایی رسانده است اصلا قابل مقایسه نیست.مگر کل ارزی که از کشوربابت مسافرت گردشگران خارج می شود چقدر است؟مگر تورهای ورودی به ایران فعال نیستند؟ طبعا گردشگر ورودی هم دارد ارز به کشور وارد می کند.بنابراین این انتقاد کاملا غیر منطقی است.
وی با مطرح کردن این پرسش که بسیاری از کشورها مانند آلمان که در مورد شهروندان خود اصرار بر سفر خارج از کشور آنها دارند نگرانی بابت خروج ارز وجود ندارد، گفت:ایرانی ها باید به سفر خارج بروند چرا که مردم ما نیاز دارند جاهای دیگر جهان را هم ببینند و تغییر و تحولات رخ داده در دنیا را احساس کنند.چه اشکالی دارد تاثیرات مثبت فرهنگی در طول این سفرها اثرگذاری مطلوب خود در داخل کشور را رقم بزند؟ چرا باید از این بابت نگران بود؟

جعفری گفت: به رغم بحرانی که در بازار ارز بوجود آمده است این سفرها به خارج از کشور همچنان برقرار است و نمی توان این واقعیت را نادیده گرفت.در عین حال باید توجه داشت که از بین هشتاد میلیون نفر جمعیت کشور ما، حداکثر 5 میلیون نفر اهل سفر خارج از کشور هستند.ما باید با خود صادق باشیم و توجه داشته باشیم که در همین آمریکا حداکثر 30 درصد افراد پاسپورت دارند.بنابر این سفر یک امر همگانی نیست .تنها درصدی از افراد جامعه اهل سفر هستند.در روسیه و چین بسیاری از مردم اصلا نمی دانند پاسپورت و روادید چیست.اما همین تعداد کم ، خود یک بازار هدف گردشگری است.این که می گویند حق همه است که سفر کنند عملا دارند خود را به یک خطای اساسی دچار می کنند.این به معنای تبعیض و اختلاف گذاشتن بین افراد جامعه نیست بلکه ثابت شده تنها بخش معدودی از افراد در جوامع، اهل گردشگری و سفر هستند و تعمیم دادن همه افراد به این که همه باید سفر کنند بیشتر یک شعار جذاب است و نه چیزی بیشتر .
رییس هیات مدیره شرکت سفرهای علاء الدین همچنین ادامه داد:در آلمان یا سوئد سن بازنشستگی بین 65 تا 67 سال است.در حالی که در ایران همه توقع دارند در 50 سالگی بازنشسته شوند و یک پول مفت از دولت بگیرند و در همان حال به کار دیگری هم بپردازند تا پول دیگری نصیبشان شود و بعد اگر این توقع برآورده نشود جلوی مجلس و این سو وآنسو اعتراض می شود که چرا این اتفاق نیافتاده است.این ها همه روی موضوع گردشگری در کشور موثر است. آدمی که بیکار می شود می خواهد به سفر برود.اما در خارج از کشور همه با سن های بالا با خدماتی که در طول سال های کار برای آنها درنظر گرفته شده و هزینه اش ازمحل حقوق آنها پس انداز شده، به راحتی به سفرهای دوران بازنشستگی خود می روند.در ایران اینطور نیست و همین هم علت این آشفتگی است.
جعفری همچنین بیان کرد:ما در ایران تعداد زیادی بازنشسته داریم ونزدیک 80 درصد بودجه کشور بابت حقوق ها هزینه می شود و طبیعی است که چنین وضعیتی هرگز به توسعه نمی انجامد.درحقیقت هیچ تعادلی وجود ندارد.درجایی مثل مشهد مقدس آنقدر هتل می سازیم که به اشباع می رسد و درهمان حال،در فصول عادی همه هتل ها بیکار و بی مسافرند .
وی افزود:این بی برنامگی تا آنجا پیش رفته است که در بعضی از شهرها کمترین امکانات را برای گردشگری و سفر فراهم نمی کنیم. بر این اساس هیچ تناسبی در گردشگری بوجود نخواهد آمد.همه می دانند که اصفهان با کمبود شدید هتل روبروست.اما می روند و به حد وفور در کیش هتل می سازند بی آنکه بدانند مسافری که به کشور ما وارد می شود به کیش و مشهد نمی رود بلکه دلش می خواهد به اصفهان و شیراز و کاشان برود.آنوقت درست در پیک سفر، ورد ایامی که اوج اشتیاق برای سفر به ایران هست، فلان همایش پزشکی و جشنواره فیلم کودک و یا نمایشگاه و کنفرانس نفتی را در هتل ها برگزار می کنند و گردشگری در این میان باید مشکلاتش را به دوش بکشد.تیر و مرداد فصلی نیست که توریست وارد کشور شود ودر مقابل می بینیم که فصل مسافرپذیر به مصرف غیر می رسد.بنابر این مشکلات حوزه توریسم فقط به یک موضوع و چالش ختم نمی شود.زخم گردشگری امروز ایران با یک عقبه ای که داشته اینک سرباز کرده است.
این فعال حوزه گردشگری اضافه کرد:یک شرکت تور گردان که دارد ارزآوری می کند چرا باید با این مشکلات پیش پا افتاده دست وپنجه نرم کند؟ تورگردانان دارند جان می دهند تا پول و ارز وارد مملکت شود.ما با هزار مشکل و معضل تلاش می کنیم گردشگر خارجی را از بیم و ترس هایش برهانیم نا بداند بعد از سفرش به ایران در کشور خود و یا در قبال امریکا مشکل پیدا نخواهد کرد.همه سعی مان بر این است که او را متوجه این نکته کنیم که به ایران آمدن هیچ خطری برای او نخواهد داشت.در واقع می توان گفت ما به یک تعبیر دیپلمات هم هستیم! این واقعیت ها را باید پذیرفت که تورگردانان درگیر معظلاتی از این دست هستند و حال خیلی بد است که گردشگری که با این زحمت وارد کشور شده سرخورده و یا ناراضی از اینجا برود.
وی در پاسخ به این پرسش که تغییرات بعد از خروج از برجام آمریکا تا چه حد باعث لغو تورها و ورود گردشگران خارجی به ایران شده است گفت: شرایط جدید به شکل محسوسی روی ورود توریست های خارجی به ایران تاثیر گذاشته است.تا جایی که صنعت تورگردانی و مسافر پذیری و به تبع آن ،واحدهای اقامتی ما هم دچار رکود شده اند.
جعفری اضافه کرد: هم اکنون در برخی از هتل ها و شرکت های مسافرتی دارند تعدیل نیرو می کنند چون با میزان کم ورود گردشگر چرخ اقتصادی آنها نمی چرخد و بنابر این، از پس هزینه های خود بر نمی آیند و این نیز یکی دیگر از ضربه هایی است که دارد به پیکیره گردشگری ایران وارد می شود.این واحدهای فعال باید گردش مالی منطقی خود را داشته باشند تا بتوانند به فعالیت خود ادامه دهند.
وی افزود:باید به یک موضوع دیگر هم که خطری بالقوه برای صنعت گردشگری ما محسوب می شود توجه کنیم و آن حکایتی است که اخیرا تحت عنوان “استارت آپ” ها در لباس فعالیت در حوزه توریسم وارد شده اند که بی شک ، این گرایش جدید معضل آفرین خواهد شد و بزودی گریبان این صنعت را خواهد گرفت.
این فعال حوزه تورگردانی ادامه داد:در شرایطی که صدها نفر در این صنعت بیکار می شوند نمی شود به اشتغال چند نفر دلخوش بود و نام آن را کسب و کار نوین متکی به فن آوری روز و یا استارت آپ گذاشت.من معتقدم استارت آپ موقعی مطلوب است که فضایی جدید ایجاد کند و در عین حال دیگران را از کار بیکار نکند.مثلا همین اسنپ کار خوبی بود.ولی دیدیم که چند هزار نفر بخاطر همین اسنپ بیکار شدند.این استارت آپ ها هیچ نقشی در توسعه ندارند.این همان بلایی بود که بر سر هتل ها آمد.کسانی بودند که هیچ اقامتگاه رسمی تحت عنوان اقامتگاه بوم گردی نداشتند و فقط خانه خود را آماده کرده بودند و هم اکنون هم اطراف هتل ها می ایستند و به مسافر می گویند برای چه می خواهی این همه هزینه کنی؟ به خانه من بیا که همه چیز مهیاست و قیمت بسیار کمتری دارد.این کارها نامش استارت آپ نیست. این کار آفرینی و اشتغالزایی نیست. در حقیقت یکی دیگر از بلیه های نابود کننده گردشگری ایران حضور سوداگرانی است که تحت عنوان استارت آپ وارد این عرصه شده اند.این کار اقتصاد توریسم ایران را مورد هجمه شدید قرار می دهد.
رییس هیات مدیره شرکت سفرهای علاء الدین با ذکر یک مثال در خصوص این که در همین جزیره قشم هر ساله هستند افرادی که با وانت نیسان خانواده پرجمعیتی را منتقل می کنند و آنها هم در پارک ها و پیاده روها در بدترین شرایط ایام سفر خود را می گذرانند گفت:چنین وضعیتی فقط تشتت و نابسامانی حوزه گردشگری را بیشتر می کند وضرر و زیان های فراوانی را متوجه این صنعت خواهند کرد.در حقیقت گردشگری با این وضعیت فعلی آینده بسیار مبهمی دارد چون حاشیه سود آن هم در این شرایط بسیار پایین است.بنابر این پر بیراه نیست اگر بگوییم این صنعت هم اکنون رو به احتضار است.
خبرنگار سرویس زیربنایی “صنعت کار”:فرزین سوادکوهی
عکس: “صنعت کار”
انتهای پیام/

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا