
طلای سیاه ایران چگونه تقدیم به همسایهها میشود؟
ماهنامه صنعتکار نوشت: دیوار بهره برداری از مخازن نفتی و گازی تا جایی کج بالا رفت که تحریمها به راحتی توانست تیشه بر ریشه وجب به وجب آن بزند و سست بودن پایههای دیوار بار اضافه بر کج بودن آن شود. این دیوار تا جایی کج بالا رفته است که با وجود گذشت صد سال از کشف نفت در ایران هنوز که هنوز است آنطور که باید و شاید تکنولوژی لازم برای استخراج آن را نداریم و چشم ذخایر نفتی ایران برای توسعه به کشورهای دیگر دوخته شده است.
البته پیش از آنکه تحریمها سد راه توسعه بخشهای مختلف کشور شود، صنعت نفت نیز از تعامل با خارجیها بینصیب نمانده و در سالهای اخیر در قالب قراردادهای بیع متقابل یا از طرق دیگر از سرمایه و تکنولوژی غولهای نفتی جهان بهرهمند شده بود. به طوریکه وزنه برداشت ایران از برخی میادین مشترک برابر با وزنه کشور همسایه شده بود.
اما میتوان گفت صنعت نفت یکی از قربانیان اصلی تحریمها بود و با اعمال تحریمها علیه ایران توسعه میادین نفتی از جمله میادین مشترک که به دلیل سهیم بودن کشور دیگر از منابع این میادین از اهمیت بیشتری برخوردار هستند به دلیل نبود سرمایه کافی و فناوری مناسب مغفول ماند.
زنگ خطر صنعت نفت به صدا درآمده
باید گفت بالا رفتن سن میادین نفت و گاز در کنار مشترک بودن برخی از این میادین دست به دست هم داده و زنگ خطر صنعت نفت را به صدا در آوردهاند، صدایی که تنها راه خاموش کردن آن سرمایه کافی و تکنولوژی به روز است، در غیر این صورت این زنگ خطر که باعث از بین رفتن منابع نفت و گاز و عدم تحقق اهداف تعیین شده برای کشور در آینده نه چندان دور تبعات خود را نشان خواهد داد.
هرچه به قدمت میادین نفتی اضافه میشود برداشت نفت از این میادین را با چالش بیشتری مواجه میکند، چالشی که اگر برطرف نشود، میلیاردها دلار سرمایه در زیر زمین کشور یا با خاک یکسان شده یا نصیب کشورهای همسایه میشود. نخستین و مهمترین راهکار مقابله با این چالش افزایش ضریب بازیافت است که برای این راهکار به کار گیری تکنولوژیهای روز دنیا مانند EOR و IOR ضروری است. این تکنولوژیها باید در سایه تعامل ایران با شرکتهای بزرگ نفتی دنیا و در کنار سرمایه این غولها به ایران منتقل شود.
بهبود بازیافت نفت یا IOR به همه فرآیندهایی گفته میشود که موجب شتاب در تولید و افزایش برداشت از نفت باقیمانده میشوند.
روشهای EORدر دو چارچوب اصلی بازیافت ثانویه – تثبیت فشار مخزن با تزریق آب یا گاز و بازیافت ثالثیه روشهای تزریق امتزاجی وغیرامتزاجی، روشهای شیمیایی و روشهای حرارتی تقسیمبندی میشوند.
بیش از ۳۵۰ میلیارد دلار زیر زمین ایران مدفون شده است
با توجه به اینکه ایران دارای۷۰۰ میلیارد بشکه نفت و مایعات گازی درجا است، اگر ضریب بازیافت یک درصد بالا برود به معنای برداشت ۷ میلیارد بشکه نفت بیشتر است که اگر این میزان در قیمت ۵۰ دلار (قیمت کنونی هر بشکه نفت) ضرب شود، ۳۵۰میلیارد دلار به ثروتهای ملی اضافه میشود.
در مقابل چنانچه افزایش ضریب بازیافت صورت نگیرد نه تنها باید با ۳۵۰ میلیارد دلار مذکور خداحافظی کنیم بلکه به دلیل مشترک بودن تعداد زیادی از مخازن نفتی و گازی ایران با کشورهای همسایه این کشورها گوی سبقت را از ایران میربایند و بنابراین با دستهای خودمان ثروت ملی را تقدیم این کشورها میکنیم. اتفاقی که چون در زیرزمین میافتد، دیده نمیشود و شاید به این دلیل است که هنوز به دغدغه ملی تبدیل نشده است.
۵ درصد افزایش ضریب بازیافت برابر با ۱۵۰۰ میلیارد دلار ثروت برای کشور است، این رقم بسیار قابل توجه است و دور از دسترس نیست. اما برای رسیدن به آن باید مطالبه ملی شکل بگیرد و اجازه استفاده از ابزار و مکانیزمها نیز به شرکت ملی نفت داده شود.
عقب ماندگی سالانه ۱۷ میلیارد دلار ایران از کشورهای همسایه
آفت دیگری که نبود سرمایه و تکنولوژی بر پیکره طلای سیاه ایران وارد میکند عقب ماندگی ایران از کشورهای همسایه در برداشت از میادین مشترک نفتی و گازی است. البته ایران در سالهای قبل در برداشت از برخی میادین مشترک مانند پارس جنوبی با کشور همسایه (قطر) برابر بود اما تحریمها باعث عقب ماندگی ایران شد. البته در حال حاضر و با وجود اینکه ایران صاحب یک سوم این میدان بزرگ گازی است، تولید ایران و قطر از این میدان برابر است.
به طور کلی در مرز ایران با کشورهای همسایه ۲۸ میدان هیدروکربنی بهصورت مشترک وجود دارد که تقریبا ایران در همه آنها از دیگر کشورها عقب است و این عقبماندگی از تأخیر در سرمایهگذاری در این میادین ناشی میشود.
با محاسبهای سرانگشتی در مهمترین میادین مشترک ایران با کشورهای عربستان، عراق و قطر عقبماندگی ایران سالانه حدود ١٧ میلیارد دلار میشود. البته وضعیت در حال حاضر به وخامت سابق نیست اما اگر ایران قادر نباشد با استفاده از منابع خارجی یا فاینانس برای تامین مالی میدانهای مشترک مانند میادین غرب کارون اقدام کند همسایگان ما بیکار نخواهند نشست و با توسعه میادین نفتی و گازی، گاز و نفت متعلق به ما را برداشت خواهند کرد.
جایگاه ایران در بازار جهانی نفت دچار چالش شده است
از سوی دیگر صنعت نفت ایران با توجه به تحریمهای اخیر و روند تقریباً ثابتی که در طی چند دهه گذشته به لحاظ فنی، اقتصادی و مدیریتی تجربه کرده است در شرایط ایستایی قراردارد و موجب شده جایگاه ایران در بازار جهانی نفت و گاز دچار چالش شود.
عدم جذب سرمایه مورد نیاز در صنعت نفت، از یک سو باعث میشود ایران به مرور زمان جایگاه خود در بازارهای جهانی نفت و گاز را از دست بدهد و از سوی دیگر باعث کاهش یافتن ارزش افزوده منابع و ذخایر نفت و گاز برای ایران میشود.
همچنین با توجه به روندی که در حوزه مصرف نفت و گاز صورت گرفته و پیدایش انرژیهای تجدیدپذیر از یک طرف و پیدایش نفت و گاز غیرمتعارف یا شیل از طرف دیگر به طور طبیعی میتوان تصور کرد که با گذشت زمان از ارزش منابع نفت و گاز متعارف کاسته میشود و برخورداری کشورها از منابع مالی این ذخایر نیز به طور طبیعی کاهش مییابد.
به گفته کارشناسان صنایع نفت و گاز در طول سالهای گذشته دچار ایستایی و فرسودگی شده و نیازمند این است که این ایستایی از طریق جذب سرمایهگذاری خارجی از بین برود.
این نکته نیز قابل تامل است که شرکتهای ایرانی برای ارتقا و حضور در صنعت نفت باید در کنار شرکتهای خارجی صاحب دانش شوند و تجربه کسب کنند، در غیر این صورت ممکن است سالهای آینده هم قادر به توسعه میادین و استفاده از تکنولوژیهای روز دنیا نباشند.
عدم جذب سرمایه عقب ماندگی ایران در نفت را تشدید میکند
مشاور موسسه بینالمللی مطالعات انرژی نیز بر کافی نبودن منابع مالی کشور برای توسعه میادین نفتی و گازی تاکید میکند و با اشاره به ویژگی جا به جایی منابع نفتی و گازی اعتقاد دارد ایران برای تحقق اهداف برنامه ششم توسعه نیاز به سرمایه گذاری خارجی در صنعت نفت دارد.
مهران امیرمعینی در این مورد به مجله صنعت کار گفت: منابع داخلی برای سرمایه مورد نیاز توسعه میادین نفت و گاز کفایت نمیکند و صنعت نفت کشور به سرمایه گذاری خارجی نیاز دارد. اگر سرمایه گذاری خارجی صورت نگیرد برنامههایی که برای توسعه صنعت نفت تعیین شده است محقق نخواهد شد از سوی دیگر برای اینکه بتوانیم اهداف برنامه ششم توسعه را پوشش دهیم نیاز به سرمایه گذاری خارجی داریم.
وی ادامه داد: سالهایی هم سرمایه گذاری خارجی به دلایل مختلف محقق نشده است شاهد عقب افتادن از برنامه و عدم تحقق اهداف بودیم و چنانچه عدم جذب سرمایه ادامه یابد و در برنامه ششم هم سرمایه خارجی به میزان کافی جذب نشود عقب ماندگی تجمیع و تشدید میشود و اهداف به طور قطع محقق نخواهد شد.
این کارشناس انرژی در ادامه با اشاره به مشترک بودن برخی میادین گازی و نفتی بیان ایران و کشورهای همسایه اظهار کرد: اگر ایران به موقع در میادین مشترک سرمایه گذاری نکند و برداشت از این میدانها به موقع صورت نگیرد منابع این میدانها تقدیم کشور همسایه خواهد شد درحالی که اگر سرمایه گذاری به موقع و به میزان کافی صورت بگیرد ایران میتواند دست پیش بگیرد.
امیرمعینی ادامه داد: با توجه به ویژگیهایی که منابع نفت و گاز دارند و میتوانند از سمتی به سمت دیگر مهاجرت کنند، عدم برداشت از این میادین باعث میشود کشورهای همسایه سهم بیشتری از منابع دشاته باشند. مگر اینکه بحث یکپارچه سازی تولید را با کشورهای همسایه مطرح کنیم و برای یکپارچه سازی تولید به توافق برسیم که این موضوع پیچیدگیها و مسائل حقوقی و سیاسی خاص خود را دارد و باید اقدامات اولیه انجام شود تا همسایه ترغیب شود برای این موضوع پای میز مذاکره بیاد.
وی در ادامه به بالا رفتن سن میادین و مخازن نفتی کشور اشاره کرد و توضیح داد: یکی از اولویتهای کشور برای جذب سرمایه گذاری در صنعت نفت بعد از برداشت از میدانهای مشترک باید افزایش ضریب بازیافت باشد. در حال حاضر اکثر میادین نفت و گاز در نیمه دوم عمر خود قرار دارند و افرایش ضریب بازیافت باید برای افزایش تولید یا حفظ میزان تولید فعلی در دستور کار قرار داد.
مشاور موسسه بینالمللی مطالعات انرژی ادامه داد: تکنولوژیهای مورد نیاز برای افزایش ضریب بازیافت مانند EOR و IOR نیز نیاز به جذب سرمایه گذاری خارجی دارد زیرا کشور در حال حاضر نه دارای تکنولوژیهای مذکور است و نه سرمایه کافی برای فراهم کردن این تکنولوژیها را دارد.
کارشناسان نیز شواهد و قرائن موجود مبنی بر موانع سرمایه گذاری خارجیها در بخشهای مختلف از جمله نفت و گاز را تایید کرده و بر این باورند که سرمایه کنونی کشور نه تنها برای توسعه میادین نفت و گاز کافی نیست بلکه چنانچه این اقدام در زمان درست انجام نشود شاهد از دست دادن منابع هیدروکربوری ایران خواهیم بود.
البته وزارت نفت در دولت یازدهم با معرفی قراردادهای جدید نفتی (IPC) با ایجاد جذابیت برای سرمایه گذاران، ضمن جلب اعتماد آنها زمینه را برای ورود سرمایه گذاران خارجی فراهم کرد. اقدامی که در دولت دوازدهم نیز ادامه یافت و منجر به امضای قرار داد با غول نفتی توتال برای توسعه فاز ۱۱ میدان گازی پارس جنوبی شد، اما به دلیل مسائل بین المللی از جمله تغییر ریاست جمهوری آمریکا و تغییر سیاست این کشور درمورد ایران هنوز نمیتوان با قطعیت گفت موفق بوده است یا خیر، زیرا تغییر سیاست آمریکا باعث شده اروپاییها نیز درمورد تعامل با ایران دچار شک و تردید شوند.
انتهای پیام/